دراین چند روز که مناسبتهای بسیار بسیار مهمی را داشتیم هر بار که آمدم مطلبی بنویسم دیدم خط تلفن قطع است پس از پیگیری فراوان دقیقا موقعی که داشتم میرفتم سرکار تلفن وصل میشد ؟!
فردا دوباره همین مسئله تکرار میشدو.......خیلی عجیب و اعصاب خرد کن بود.......
بگذریم .....
اول میلاد مولی الموحدین امیر المومنین را تبریک میگویم.....
جایگاه علی علیه السلام درهستی
معرفت و شناخت کامل شخصیت والای امیرالمؤمنین علی (ع) و جایگاه او در جهان هستی در حد بشر نیست چه رسول اکرم (ص) خطاب به مولا می فرماید :یا علی لا یعرفک الاّّّ الله و انا :ای علی! تو را هیچکس نشناخت جز خدا و من
درابتدای خلقت، معمار آفرینش، زمین و خورشید و ماه و بر و بحر اعلام کرد که آفرینش شما، آفرینش همه چیز، به طفیل محبت پنج نور مقدس است.
یا ملائکتی و سکان سماواتی اعلموا انی ما خلقت سماء مبنیه و لا ارضا محدیه و لا قمرا منیرا و لا شمسا مضیئهو لا فلکا یدور و لا بحرا یجری و لا فلکا یسری الا فی محبه هؤلاء الخمسه.
آفرینش بر محبت اینان رقم خورد و عرصه هستی به حب ولایت آنان از عدم شکل گرفت. اگر علی (ع) نبود، آفرینش به تکوینش نمی ارزید . نوروجود علی (ع) ، مصباح پایگاه آفرینش شد وهستی اول با وجود او شکل گرفت. هدفنامه وجود را نیز به وجود او پیوند زدند.لو لا کلما خلقت الا فلاک و لو لا علی لما خلقتک...در زیارتنامه مولی در روز غدیر علی (ع) را ندا می دهیم :
السلامٌَُُُ علیکُُ ایها النبأ العظیم، الذی هم فیه مختلفون
سلام برتو ای خبر بزرگ عالم! خبر بزرگ هستی. پس علی (ع) راز بزرگ خلقت است! اما در او اختلاف کردند. این بود که اول مظلوم عالم هم ″علی″ نام گرفت.
روزی پیامبر اکرم (ص) در جمع صحابه بودند و جبرئیل، ملک مقرب الهی هم به شکل انسانی در آن جمع حاضر بود. پیامبر به جبرائیل رو کردند و با اشاره به امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: آیا او را می شناسی؟ عرض کرد: چگونه او را نشناسم که او در عرش مرا معلم بود و شیوه عبودیت الهی را به من تعلیم فرمود. تو به آدم وقتی که از بهشت قرب رانده شد و به زمین فراق هبوط کرد، با ذکر نام علی (ع) و اهل بیت او به درگاه الهی پذیرفته شد. نوح نام او را بر کشتی خویش حک کردو لنگرگاه کشتی اش را مسجد کوفه قرار داد. خداوند در شب معراج با حبیب خویش با صوت علی (ع) سخن گفت. قرآن کریم، علی (ع) را به منزله نقش پیامبر دانست.
فقل تعالوا ندع ابناء نا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم (آل عمران 61)
پیامبر فرمودند: من و علی از یک درختیم (انا و علی من ش جره واحده) و باز فرموده: (انت منی بمنزله هارون من موسی) و نیز: (انا مدینه العلم و علی بابها) همانا من شهر علمم و علی در آن است. و خطاب به مولی فرمود: (انت اخی و وصیی و وارثی) تو برادر من و وصی و وارث منی. در فرازی از دعای ندبه پیامبر خطاب به علی می فرماید (لو لا انت یا علی لم یعرف المؤمنون بعدی) ای علی اگر تو نبودی مردم پس از من مؤمنان را نمی شناختند.
در زیارت مطلقه می خوانیم ((السالم علی میزان الاعمال)) علی میزان و معیار اعمال است. امام صادق (ع) در زیارت جدش عرضه می دارد درود بر تقسیم کننده بهشت و جهنم، درود بر نعمت الهی بر نیکان :((السلام علی قسیم الجنه و النار السلام علی نعمه الله علی الابرار))
محبت علی عامل رسیدن به کمال
در دوایر مختلف هستی،هر شعاعی به دور محوری می چرخد و هر پدیده ای حول قطب وجودی که وابسته به اوست، دور می زند. امام معصوم محور هستی، قطب عالم وجود، تکیه گاه آفرینش، واسطه فیض الهی به جهان هستی و نگهدارنده کائنات باذن الله است. در این راستا، محبت و ولایت علی (ع) مربی همه موجودات، هدایتگر آنان به سوی کمال و سبب دوام و قوام تمامی پدیده ها از جمال تا انسان است. پیامبر خدا (ص) در این رابطه بیان زیبایی می فرماید:حبًٌ علیٍٍٍّ حسنه لا تضرمعها سیئهًٌ (بحار ج 9 ص 401)
محبت علی (ع) حسنه ای است که با وجود آن هیچ گناهی به انسان صدمه نمی رساند.
بر این معنا اگر محبت علی (ع) که نمونه کامل انسانیت و طاعت و عبودیت و اخلاق است از روی صدق و راستی باشد، مانع ارتکاب گناه می گردد. مانند واکسنی که مصونیت ایجاد می کند و نمی گذارد بیماری در شخص ″واکسینه شده″ راه یابد. محبت پیشوایی مانند علی (ع) که نمونه تقوا و پرهیزکاری است آدمی راشیفته رفتار علی (ع) می کند. فکر گناه را از سر او بدر می برد، البته به شرطی که محبتش صادقانه باشد . کسی که علی (ع) را بشناسد، تقوای او را بشناسد، سوزوگداز عارفانه او را، ناله های نیمه شبهایش را و ساده زیستی و کار و تلاش همه جانبه اش را بداند، محال است به خلاف فرمان او که همیشه امر به تقوی و درستی می کرد عمل کند. یعنی هر محبی به خواسته محبوبش احترام می گذارد و فرمان او را گرامی می دارد. فرمانبرداری از محبوب لازمه محبت صادق است.پس محب واقعی علی ، واله و حیران علی و عاشق و جانباز علی، رهرو راستین علی است.
واما بعد باید وفات عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری را تسلیت عرض کنم......
زیارت اوّل حضرت زینب کبرى(علیها السلام)
ِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلسَّلامُ عَلى آدَمَ صِفْوَةِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى | سلام بر آدم، برگزیده خدا. سلام بر |
نُوح نَبِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى اِبْراهیمَ خَلیلِ اللهِ، | نوح، پیامبر خدا. سلام بر ابراهیم، خلیلِ خدا. |
اَلسَّلامُ عَلى مُوسى کَلیمِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلى | سلام بر موسى، هم سخن خدا. سلام بر |
عیسى رُوحِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـا رَسُولَ اللهِ، | عیسى، روحِ خدا. سلام بر تو اى رسول خدا. |
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـا خَیْرَ خَلْقِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ | سلام بر تو اى بهترین خلق خدا. سلام بر تو |
یـا صَفِیَّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ | اى برگزیده خدا. سلام بر تو اى محمد بن عبدالله |
اللهِ خـاتَمَ النَّبِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ | خاتم پیامبران. سلام بر تو اى امیر |
الْمُؤْمِنینَ عَلِیَّ بْنَ اَبی طالِب وَصِیَّ رَسُولِ اللهِ، | مؤمنان على بن ابى طالب وصى پیامبر خدا. |
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ سَیِّدَةَ نِسـاءِ الْعـالَمینَ، | سلام بر تو اى فاطمه سرور بانوان دنیا و آخرت |
اَلسَّلامُ عَلَیْکُمـا یـا سِبْطَیْ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ، | سلام بر شما اى دو نوه پیامبر رحمت |
وَسَیِّدَیْ شَبـابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـا | و دو آقاى جوانان اهل بهشت. سلام بر تو اى |
عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَ الْعـابِدینَ وَقُرَّةَ عَیْنِ | على بن الحسین، آقاى عابدان و نور دیده |
النّـاظِرینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىّ | بینندگان. سلام بر تو اى محمد بن على، |
باقِرَ العِلْمِ بَعْدَ النَّبِىِّ، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یـا جَعْفَرَ | شکافنده علم پس از پیامبر. سلام بر تو اى جعفر |
بْنَ مُحَمَّد الصّـادِقَ الْبارَّ الاَْمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ | بن محمد راستگوى نیکوکار امین. سلام بر تو |
یـا مُوسَى بْنَ جَعْفَر الطّـاهِرَ الطُّهْرَ، اَلسَّلامُ | اى موسى بن جعفر امام پاک و پاکیزه. سلام |
عَلَیْکَ یـا عَلِیَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضى، | بر تو اى على بن موسى الرضا پسندیده الهى. |
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیّ التَّقِیَّ، | سلام بر تو اى محمد بن علىِّ تقى. |
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّد النَّقِیَّ | سلام بر تو اى على بن محمد نقى |
النّـاصِحَ الاَْمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یـا حَسَنَ بْنَ | (اى) خیرخواه امین. سلام بر تو اى حسن بن |
عَلِیّ، اَلسَّلامُ عَلَى الْوَصِیِّ مِنْ بَعْدِهِ، اَللّهـُمَّ | على. سلام بر وصى پس از او. خدایا! |
صَلِّ عَلى نُورِکَ وَسِراجِکَ وَوَلِیِّ وَلیِّکَ، | درود فرست بر نور خود و چراغ تابناکت و نماینده نماینده ات |
وَوَصِیِّ وَصیِّکَ، وَحُجَّتِکَ عَلى خَلْقِکَ، | و وصىّ وصیت و حجت تو بر آفریدگانت. |
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ | سلام بر تو اى دخت رسول خدا. سلام |
عَلَیْکِ یـا بِنْتَ فـاطِمَةَ وَخَدیجَةَ، اَلسَّلامُ | بر تو اى دخت فاطمه و خدیجه. سلام |
عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ | بر تو اى دختر امیر مؤمنان. سلام بر تو اى |
یـا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا | خواهر حسن و حسین. سلام بر تو اى |
بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، | دختر ولىّ خدا. سلام بر تو اى خواهر ولىّ خدا. |
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ | سلام بر تو اى عمه ولى خدا و رحمت خدا |
وَبَرَکـاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنـا وَبَیْنَکُمْ | و برکاتش بر تو باد. سلام بر تو، خداوند آشنایى برقرار کند میان ما و شما |
فِى الْجَنَّةِ، وَحَشَرَنـا فی زُمْرَتِکُمْ، وَاَوْرَدَنـا | در بهشت و محشور گرداند ما را در گروه شما و وارد کند ما را |
حَوْضَ نَبیِّکُمْ، وَسَقـانـا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ | بر سر حوض پیامبرتان و بنوشاند ما را از جام جدتان، از دست |
عَلِیِّ بْنِ اَبی طـالِب، صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ، | (ساقى کوثر) على بن ابى طالب. درود خدا بر شما باد. |
اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنـا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ، وَاَنْ | از خدا مى خواهم که بنمایاند به ما در مورد شما خوشحالى و فرج (و |
یَجْمَعَنـا وَاِیّـاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْ مُحَمَّد صَلَّى | ظهور) شما را و گرد آورد ما و شما را در گروه جدتان محمد(صلى الله علیه وآله)، |
اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَاَنْ لا یَسْلُبَنـا مَعْرِفَتَکُمْ، اِنَّهُ | و نگیرد از ما معرفت شما را که براستى او سرپرست توانایى |
وَلِیٌّ قَدیرٌ، اَتَقَرَّبُ اِلَى اللهِ بِحُبِّکُمْ، وَالْبَرائَةِ مِنْ | است. تقرب مى جویم به درگاه خدا به وسیله دوستى شما و بیزارى جستن از |
اَعْدائِکُمْ، وَالتَّسْلیمِ اِلَى اللهِ راضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِر | دشمنانتان، وتسلیم شدن به پیشگاه خدا بارضایتمندى وخوشنودى بدون انکار |
وَلا مُسْتَکْبِر، وَعَلى یَقینِ مـا اَتى بِهِ مُحَمَّدٌ، | و گردنفرازى و از روى یقین به درستى آنچه محمد(صلى الله علیه وآله) آورده و بدان |
وَبِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یـا سَیِّدی، | راضى وخوشنودم و مى جویم باین وسیله عنایت ترا اى سرور من، |
اَللّهـُمَّ وَرِضـاکَ وَالدّارَ الآخِرَةَ، یـا سَیِّدَتی یـا | خداوندا! خشنودى تو و خانه آخرت را خواستارم. اى بانوى من، اى |
زَیْنَبُ، اِشْفَعی لی فِى الْجَنَّةِ، فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ | زینب، شفاعت کن براى من در مورد بهشت که به راستى براى تو در پیشگاه |
شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ، اَللّهـُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ | خدا منزلتى است بزرگ. خداوندا! از تو مى خواهم که سرانجام کارم را |
لی بِالسَّعـادَةِ، فَلا تَسْلُبْ مِنّی مـا اَنَا فیهِ، وَلا | به خوشبختى ختم فرمایى و از من نگیرى ایمانى را که در آن هستم |
حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ، اَللّهـُمَّ | و جنبش و نیرویى نیست جز به یارى خداى والاى بزرگ. خدایا! |
اسْتَجِبْ لَنـا وَتَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَعِزَّتِکَ، | به اجابت رسان دعاهاى ما را و بپذیر آن را به بزرگوارى و عزّت |
وَبِرَحْمَتِکَ وَعـافِیَتِکَ، وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد | و به مهر و عافیت خودت، و درود خدا بر محمّد(صلى الله علیه وآله) |
وَآلِهِ اَجْمَعینَ، وَسَلَّمَ تَسْلیماً یـا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ ودرآخر ....التماس دعا........ |
و تمام خاندانش و هم سلام مخصوص او بر ایشان باد اى مهربانترین مهـربانــان.
|